پشت صحنه «نون خ»| «آقاخانی» کردستان را چگونه به تهران آورد؟/نورالدین: به انیشتن دختر نمی دم!
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۰۷۷۷۷
خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها رأس ساعت ۲۲ اغلب ایرانی ها پای شبکه یک سیما می نشینند و ماجراهای دنباله دار زندگی نورالدین خانزاده را در روستای محل زندگی اش پیگیری می کنند. زندگی که از تجارت تخمه آغاز شد و در این فصل به عروسی دخترهای نوری کشیده شده است.
اگر می خواهید یک روز همراه گروه تولید این سریال باشید و تمام اتفاق ها و حواشی مربوط به پشت صحنه سریال نون خ را از نزدیک دنبال کنید در این گزارش همراه ما باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**بازسازی کرمانشاه در تهران
روستای سنجریان لوکیشن اصلی این گروه است. در دو فصل پیش گروه به راحتی می توانستند در کردستان و کرمانشاه تصویربرداری کنند اما در فصل سه به دلیل شیوع کرونا این امکان مهیا نبود و به ناچار مجبور شدند در روستای سنجریان که در انتهای بزرگراه شهید بابایی واقع شده است مشغول به ضبط شوند.
** تفاوت آب و هوای روستای سنجریان با کردستان
درست است که از نظر آب و هوایی پاییز و زمستان در کردستان و کرمانشاه به شدت سرد است اما روستای سنجریان هم دست کمی از مناطق غربی ایران ندارد و حتی در طول روز نیز سرد است.
** مسیر طولانی تا رسیدن به خانه نوری
از محوطه تا رسیدن به خانه نورالدین خانزاده فاصله ای حدود بیست دقیقه با ماشین راه دارید. در این مسیر درختان و فضای سرد و خشک بسیاری دیده می شود، کوه هایی که رویشان را برف پوشانده و جاده ای که بیشتر شبیه به جاده شمال است. بالاخره نزدیک می شوید و از جایی به بعد ماشین نمی تواند بالاتر برود. سربالایی که باید پیاده راه بروید تا به در آبی رنگ خانه نوری برسید.
** اکسیژن خونتان هم کنترل می شود
از در که وارد می شوید آقایی جلو می آید و با دستگاه تب سنج تب همه تازه واردها را می گیرد و با دستگاهی که در دست دارد اکسیژن خونشان را اندازه می گیرد و به دست هایشان الکل اسپری می کند. او مسئول پروتکل های بهداشتی در پشت صحنه سریال است.
** خانه ای دور از روستای سنجریان
با توجه به اینکه غیر از خانه نوری خانه دیگری در این محوطه و این فضا نیست، این احتمال می رود که گروه تولید برای دور ماندن از مردم و اهالی روستا به خاطر کرونا و احتمالا ایجاد سر و صدا برای آنها ترجیح دادند در فضایی دور از مردم روستا کار خود را پیش ببرند. با این حال از محوطه حیاط این خانه نمای کلی روستای سنجریان به خوبی دیده می شود. خانه هایی که یکی در کنار دیگری قرار دارند و فضای سبز و درختانی که در میان آنها خودنمایی می کنند.
خانه نورالدین خانزاده در سمت راست در ورودی قرار دارد که با چند پله از حیاط جدا می شود و بعد ازعبور از ایوان به ورودی خانه می رسید.
** کدام بازیگران در صحنه حاضرند؟
سعید آقاخانی، سیروس میمنت، نسرین مرادی، هدیه بازوند، ندا قاسمی، صهبا شرافتی، شیدا یوسفی، کاظم نوربخش از بازیگرانی هستند که امروز قرار است مقابل دوربین سعید آقاخانی بروند. آقاخانی به همراه بازیگران مشغول تمرین سکانس بعدی هستند.
گویا قرار است در این سکانس سلمان از شیرین به طور رسمی خواستگاری کند.
** آقاخانی: تولید ادامه «نون خ» به خواست مردم بستگی دارد
قبل از شروع ضبط سکانس بعدی، سعید آقاخانی می گوید: قطعا ادامه این سریال را در فصل های بعدی خواهیم ساخت. اما اگر بازخوردها خوب باشد به ما برای ادامه کار انرژی می دهد.
این کارگردان، ادامه می دهد: کارهای اینچنینی ریسک دارد و پر زحمت است و هزینه های مان خیلی بیشتر از کارهای دیگر است. برای مثال برای ساخت تیتراژمان دو بار گروه به کرمانشاه رفتند و در آنجا تصویربرداری کردند. به ظاهر کار کمدی است اما در باطن به اندازه کار تاریخی زمان و هزینه می برد.
آقاخانی درباره انتخاب لوکیشن روستای سنجریان برای این سریال ادامه داد: این لوکیشن معرف بخش لوکیشن روستا است. اینجا چون نزدیک تهران بود و رفت و آمد و دسترسی مان راحت تر از کرمانشاه بود اما سردتر از آنجا است. همچنین در فصل سه به گیاهان دارویی نیز ورود کردیم.
** این دختر انتخابش را کرده اما از پدرش می ترسد!
«کاظم نوربخش» بازیگر نقش سلمان که در فصل های قبلی این سریال خواستگار شیرین دختر نورالدین بود، در این قسمت هم بعد از اینکه خواستگار اول شیرین در شب عروسی حاضر نمی شود، دوباره پا پیش می گذارد و به خواستگاری او می آید.
سلمان در این سکانس کت و شلواری سفید پوشیده و هدیه ای نیز در دست دارد، او در یک سمت ایستاده و با نورالدین و دخترهایش که در روبروی او ایستاده اند، صحبت می کند.
سلمان: من چیز بدی نگفتم تازه پسر شما دوماد خوبس. ان دوماد دیگه شون از معدن دزدی کرده و فرار کرده. به من که رسید این خانوم انتظار شاهزاده با اسب سفید از من داره.
شیرین: واله انتظار شاهزاده ندارم تنها شرطی که دارم داشتن عقل سالمه که ...
** نورالدین: من به انیشتن دختر نمی دم!
سلمان: همین دختر شما دیشب اومد خونه من گفت بابامو بهم برگردون فردا صبح با هم می ریم محضر. خانوما این دختر انتخابشو کرده اما از پدرش می ترسه.
** گاوی بزرگ که توجهتان را به خود جلب می کند
وقتی وارد محوطه حیاط می شوید حضور یک گوساله بیش از هر آنچه که انتظار می رود توجهتان را به خود جلب می کند. گوساله سیاهی که در یک آلاچیق ایستاده و مدام مشغول خوردن علف است و پتویی ضخیم روی بدن او انداخته اند. نام او در سریال جاناتان است و نقش پررنگی هم در سریال ایفا می کند! کمی آنطرف تر حوضی پر از آب دیده می شود که دور تا دور آن را گلدان ها پر کرده اند.
** همه بازیگران ماسک دارند
این سریال از معدود سریال هایی است که بازیگران حتی در مقابل دوربین نیز ماسک بر صورت دارند و با ماسک بازی می کنند. البته ممکن است در برخی شرایط کمی ماسک خود را پایین بیاورند و بعد از بیان دیالوگ هایشان دوباره ماسک را روی صورتشان می زنند.
** میمنت: کارگردان ها اقلیم شهرهای مختلف را زنده نگه دارند
سیروس میمنت بازیگر نقش کیوان، بعد از بازی در سکانس اول امروز که به آوازخوانی برای همسرش می پرداخت، در باغچه پشتی خانه مشغول استراحت است.
میمنت در گفت و گو با خبرنگار فارس، می گوید: در این سکانس باید موهایم را رنگ می کردم و نمی توانم سکانس را بیشتر از این تعریف کنم.
وی ادامه داد: معتقدم بهتر است کارگردان های ما به سمت ساخت سریال هایی بروند که اقلیم یک شهر را نشان می دهد. ما در نون خ همین کار را کردیم و با استقبال بی نظیر مردم از هر شهری استقبال کردند.
جالب است که در این فصل هم گیاهان دارویی مورد توجه قرار گرفته اند و نورالدین از آنها درآمدزایی می کند، و هم یک معدن قدیمی بازسازی شده که بخش هایی از کار در آنجا تصویربرداری می شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: کرمانشاه شبکه یک تهران سریال سریال نون خ سعید آقاخانی کارگردان نورالدین خانزاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۰۷۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي